معنی نویسنده گرترود

حل جدول

نویسنده گرترود

هرمان هسه


رمان گرترود استاین

جنگ هایى که من دیده ام


بانوى نویسنده آمریکایى

گرترود استاین


نویسنده

اهل قلم

صاحب‌قلم

ناثر، نگارنده، کاتب، راقم

محرر
نویسنده به کسی گفته می‌شود که به نوشتن می‌پردازد. واژهٔ نگارنده نیز گاه هم‌معنی با نویسنده به کار می‌رود.
امروزه این لفظ عمومیت یافته و علاوه بر داستان نویسان به افرادی که در زمینه‌های دیگر نیز می‌نویسند اطلاق می‌شود. مانند نویسندگان نمایش‌نامه که به آن‌ها نمایش‌نامه‌نویس یا تئاتر نویس یا نویسندهٔ متن فیلم که به آن‌ها فیلم‌نامه‌نویس می‌گویند.

واژه پیشنهادی

رمان گرترود استاین

اپراها و نمایش‌نامه‌ها

سه زندگی-دکمه های نرم-آیدا-


اثری از بونین گرترود بانوی نویسنده آمریکایی

افسانه های قدیمی سرخ پوستان


اثری از استاین گرترود

جنگهایی که دیده ام

سه زندگی

پاریس فرانسه

چهار چهره در آمریکا

ساخته شدن آمریکایی ها


اثری از گرترود استاین

راز موفقیت آمریکایی ها

لغت نامه دهخدا

نویسنده

نویسنده. [ن ِ س َ دَ / دِ] (نف) آنکه نوشتن تواند. (یادداشت مؤلف). که سواد نوشتن دارد:
سدیگر هر آن کس که داننده بود
نویسنده و چیزخواننده بود.
فردوسی.
نویسنده را دست گویا بود
گل دانش از دلش بویا بود.
اسدی.
|| منشی. مترسل. دبیر. (یادداشت مؤلف). که پیشه ٔ او ترسل و انشاء مکاتیب است:
نویسنده ای خواست از بارگاه
به قیصر یکی نامه فرمود شاه.
فردوسی.
سوم روز بزم روان ساختند
نویسنده را پیش بنشاختند.
فردوسی.
نویسنده را پیش بنشاندند
ز هر در فراوان سخن راندند.
فردوسی.
احتیاط باید کرد نویسندگان را در هر چه نویسند که از گفتار باز توان ایستاد و... (تاریخ بیهقی ص 686). || نگارنده. که نوشته و کتابت کرده است. که چیزی را نوشته است. مؤلف. کاتب. راقم: مبارک باد بر نویسنده و خواننده. (نوروزنامه).
چه دانند مردم که در جامه کیست
نویسنده داند که در نامه چیست.
سعدی.
|| روزنامه نگار. جریده نگار. که به شغل نویسندگی پردازد. که کارش نگارش مقاله و داستان در جراید و مجلات است. || محاسب. (ناظم الاطباء).

تعبیر خواب

نویسنده

اگر چیزی نوشت و نویسنده بود، دلیل که به حیله مال از مردم بستاند. - حضرت دانیال

معادل ابجد

نویسنده گرترود

1015

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری